• وبلاگ : چهار سجده مانده به تو...
  • يادداشت : آخرين لبخند خورشيد!
  • نظرات : 9 خصوصي ، 24 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام داستان رو خوندم .زيبا بود وپرتامل ...متاسفانه اين روزا روزگارمون روزگاره سختي شده ...وداستانها عين واقعيت وگاه واقعيت سختر وسخترازداستان ...

    واينکه قوي ترم ميتونيد بشيد البته اميد به خدا وتوکل به خودش ...

    اميدوارم به هرآنچه دوست مي داريد برسيد دوست گرامي .

    عادت ندارم نخونده نظربدم .درکل زيبا بود ويه تلنگري به ما کوچيک ترا ميزنه که هواي بزرگامونو داشته باشيم مخصوصن درمواقعي که بايد ...

    سربلند مانيد وعاقبت بخير...

    پاسخ

    اين سومين داستانيه که مينويسم.تازه شروع کردم و کارم ضعيفه.ممنون که با دقت خوندين.من سعي ميکنم داستانامو هميشه به واقعيت نزديک کنمدر کل شما ايراداشو ببخشين!و انشاالله با دعاي شما!